متأسفیم، اما ویژن‌پروی اپل به درد شما نمی‌خورد!

زمان حدودی مطالعه مطلب: ۵ دقیقه

قبل از ویژن‌پرو، باید به این موضوع بپردازیم که چرا همچنان بازار هدست‌های VR، در مقایسه با کالاهای مصرفی دیگر، بازار بسیار کوچکی به‌حساب می‌آید و همه‌گیر نشده‌است. در حال حاضر، پیشگام این بازار Oculus Quest 2 است با ۷۵ درصد سهم بازار و بعد از آن هم سونی با پنج درصد از سهم بازار قرار دارد. تا به‌حال کلاً ۱۰.۴ میلیون دستگاه Oculus Quest 2‌ فروخته شده‌است که در مقایسه با بازار کنسول‌ها رقم ناچیزی به‌حساب می‌آید.

کوچک ماندن این بازار با وجود تبلیغات زیاد و جنجال‌های گاه‌وبیگاه، ریشه در گسست میان فیزیولوژی بدن و فیزیک دستگاه دارد. هر بار که از یک هدست VR استفاده می‌کنیم، با توجه به این‌که چشمان هرکس با دیگری متفاوت است و چشمان ما نیز برای دیدن اجسام مجازی خیلی نزدیک تربیت نشده‌اند، به‌هنگام استفاده از یک هدست VR، چشم‌ها دائم در تلاشند تا روی تصویر مجازی پیش رو فکوس کنند و حرکت‌ها را دنبال کنند. همین امر است که در کنار سنگینی هدست باعث می‌شود اکثر ما بعد از یک ساعت استفاده از هدست VR دچار سرگیجه و گاه خستگی و تهوع شویم. پس بازار مورد بحث، ذاتاً بازار بزرگی نیست. و اما مورد خاصی که در این مطلب به آن خواهیم پرداخت؛ یعنی پروویژن.

اگر اطلاعات زیادی هم از ویژن‌پرو نداشته‌باشید، حتماً از قیمت ۳٬۵۰۰ دلاری دستگاه خبر دارید. وقتی که تنها نکته‌ای که عموم مردم از یک محصول بدانند، قیمت آن باشد، به‌احتمال زیاد آن محصول قیمت بالایی دارد؛ و ویژن‌پرو واقعاً هم قیمت بالایی دارد.

همه ما شرکت اپل را به‌عنوان یک تولیدکننده کالاهای الکترونیکی مصرفی می‌شناسیم که کالاهایی برای مصرف‌کننده عام می‌سازد. شکی نیست که این شرکت چند دهه است که با قیمت‌گذاری بالا برای محصولات خود شناخته می‌شود؛ اما ۳٬۵۰۰ دلار قیمت کالای مصرفی نیست و در نتیجه ویژن‌پرو نیز یک کالای مصرفی نیست.

با این حال، بسیاری از کاربران عام بعد از کنفرانس سالیانه اپل، خلاف این فکر کردند. مدت زیادی است که شایعه‌ها و خبرهای مختلفی درباره این محصول شنیده‌ایم و خیلی‌ها انتظار دیدن این محصول را داشتند تا شاهد رقابتش با هدست متا، سونی یا HTC باشند. نمایش دیروز نیز سوختی برای چنین هیجاناتی بود. تبلیغات محصول هم عمدتاً افراد را در خانه خود در حال استفاده از محصول نمایش می‌دهند.

اما چیزی که در هیاهوی کنفرانس و خبرها نادیده گرفته می‌شود حرف D در WWDC است که نشان‌دهنده Developers یا توسعه‌دهندگان نرم‌افزار است. این کنفرانس، کنفرانس جهانی توسعه‌دهندگان نام دارد. چیزی مثل Google I/O یا Microsoft Build که روی توسعه‌دهندگان متمرکز هستند و نه مخاطبان عام. در این کنفرانس اگرچه مواردی مثل مک‌بوک ایر برای همه ما عرضه می‌شوند، اما ویژن‌پرو هنوز چنین نیست و بهتر است در فاز فعلی، به‌عنوان دستگاهی برای توسعه‌دهندگان به آن نگاه کنیم.

یک نمونه که موقعیتی مشابه ویژن‌پرو در رونمایی اولیه داشت، مک‌مینی بود که در اصل برای توسعه‌دهندگان عرضه شد تا روی توسعه محصول برای چیپ M1 کار کنند. نسخه فعلی ویژن‌پرو نیز مناسب توسعه‌دهندگان  است تا وقتی به قیمت واقعی‌تری برسد و یک اپ‌استور پروپیمان برای دستگاه وجود داشته‌باشد. و البته مشتری‌های سازمانی خاص که ممکن است در همین فاز اولیه برای کاربردهای خاص از این دستگاه استفاده کنند. ویژن‌پرو اولین دستگاه اپل است که بعد از هفت یا هشت سال توسعه عرضه می‌شود و در حال حاضر خیلی‌ها با اطمینان نمی‌توانند بگویند برای کدام بخش از بازار ساخته شده‌است.

البته درست است که Vision Pro با Disney+ عرضه خواهد شد، اما بازار پرتقاضا برای چنین دستگاه‌هایی، بازار بازی است. تا اینجای کار، تصور ما از کاربرد عمومی این دستگاه یک صفحه‌نمایش بزرگ است تا یک دستگاه تمام‌عیار AR/VR. نکته دیگر این‌که وجود کلمه Pro در اسم این دستگاه، به احتمال نشان از وجود یک مدل غیرپرو خواهد بود. اما تا پایان سال ۲۰۲۴ نمی‌توانیم از این موضوع اطمینان یابیم.

اپل خود را در موقعیت سختی قرار داده‌است. بعد از هفت سال توسعه محصول، سهام‌داران، این شرکت را در منگنه عرضه محصول قرار داده‌اند. از سوی دیگر، آن‌ها انتظار دارند که محصولی فراتر یک نمونه اولیه عرضه شود که مناسب بازار مصرفی باشد. به این ترتیب، اپل خود را در میانه عرضه یک دستگاه به گفته خود «Spatial Computing» در می‌یابد که با نورپردازی و موسیقی حماسی، آدم را یاد عرضه اولیه محصول انقلابی اپل، یعنی آیفون می‌اندازد. فقط این‌که این محصول، یک محصول انقلابی نیست.

بازخورد خبرنگارانی که Vision Pro را امتحان کردند شبیه به هم بود. بیشتر آن‌ها عقیده‌ای مثل متیو پانزارینو داشتند که می‌گوید: «این دستگاه از آنچه فکر می‌کردم عملکرد بهتری داشت. اما هنوز مطمئن نیستم که مناسب چه کسی یا چه کاری است.» مردم این گزارش‌ها را می‌خوانند و درباره محصول کنجکاو می‌شوند، اما نه در حد ۳٬۵۰۰ دلار.

شاید بازار سازمانی و شرکت‌ها از همان اوایل عرضه این محصول، آن را جذاب و کاربردی ببینند. چنان‌که میرا، شرکتی که اپل آن را به‌تازگی خریده، مشتری‌های سازمانی داشت. اگرچه نحوه نمایش اپل و برخورد آن با ویژن‌پرو نشان‌دهنده چنین رویکردی نیست، اما رقبایی مثل متا، مجیک لیپ و اچ‌تی‌سی کاملاً واقف‌اند که سود اصلی بین مشتری‌های سازمانی و دولتی خوابیده و جهت‌گیری آن‌ها هم عمدتاً به این سمت بوده‌است.

واکنش جمعیت حاضر نیز به‌هنگام اعلام قیمت شندینی بود. گاهی این احساس به متخصصان و خبرنگاران دست می‌داد که اپل کارت‌های خوبی رو نکرده؛ به دو دلیل: یکی این‌که ویژن‌پرو نوک پیکان را به‌سمت مشتری مصرفی گرفته و دیگری این‌که همزمان از یک نسخه ارزان‌قیمت‌تر رونمایی نکرده‌است. از طرفی، می‌توان تصور کرد که با وجود فشار سهام‌داران و انتظارها مجبور بوده با هر کارتی که در دست دارد، بازی کند.

چند دهه پیش شاهد استفاده گاه‌وبیگاه از اصطلاح Reality distortion field یا «حوزه تحریف واقعیت» درباره جابز و اپل بوده‌ایم. یک هدست واقعیت ترکیبی نیز قرار است ظهور حقیقی این مفهوم باشد. در نهایت، تجربه کردن عملی این محصول است که باید مبنای قضاوت قرار گیرد و محصول فعلی نیاز به کار و زمان زیادی دارد تا زمانی فرا رسد که به یک محصول با قیمت مناسب و کارایی بهتری برسیم. البته اگر رقبای کُره‌ای و چینی تا آن زمان یا خیلی قبل از آن یک نسخه کاملاً کاربردی و مصرفی از این محصول را با قیمت مناسب عرضه نکرده‌باشند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.